یکی داستانست پُر آبِ چشم
دلِ نازک از رستم آید به خشم
چه رازی در این داستانِ کمنظیرِ شاهنامه نهفته است؟
چرا رستم با آنکه فرزندِ خود را شناخت، در یکی از زیباترین داستانهای اندوهبار (تراژیک) جهان، با او مبارزه کرد و او را کشت؟
رازِ ماندگاری و محبوبیتِ نامِ رستم، حتا پس از کشتنِ فرزند، از چیست؟